پروفایل نویسنده

مشاهده قالب های وبلاگ

چت روم شکلاتی

انجمن تفریحی سرگرمی

طراح قالب : آی تم

هیس چت



به سلامتی اون پسری که وقتی عشقش رو میبینه اون تو لباس عروس فرض میکنه نه که برهنه.......
دو شنبه 10 تير 1392 15:12 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________




با چتـــر باشم

یا بدون چتر....


فرقی نمیكند ...


" بی عشق خیــــــس بارانم "....

یک شنبه 26 خرداد 1392 19:52 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

از زندگی از این همه تكرار خسته ام

از های و هوی كوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر كه و هر كار خسته ام

دل خسته سوی خانه تن خسته می كشم

آوخ ... كزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او كه گفت یار تو هستم ولی نبود

از خود كه بی شكیبم و بی یار خسته ام

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس كه بسیار خسته ام


 

یک شنبه 26 خرداد 1392 19:48 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________
حرفی نزنم که دلی بلرزد و خطی ننویسم که کسی را آزار دهد…

 

 

شعرها و عکس های عاشقانه بهارجون
 

 


که کوله بارم باید سبک باشد من برای آموختن به اینجا آمده‌ام نه برای ماندن…

 

 

که باید سکوت کنم و بر سیاهی نور بپاشم…

 

 

کینه را تنها با مهر و دو رنگی را تنها با صداقت پاسخ دهم…

 

 

سنگ خیلی تنهاست، باید با او لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند…

 

 

از آب، درس آرامی بگیرم و از آسمان، درس پاک زیستن…

 

 

از موج دریا درس خروش بگیرم  و استقامت…

 

 

گره تنهایی و دلتنگی هرکس تنها به دست خودش باز می‌شود…

 

 

هرگاه ارزش زندگی یادم رفت به کودکان بنگرم تا ارزش بودن را احساس کنم…

 


 

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد

یــــادم بــــاشد
یک شنبه 26 خرداد 1392 19:46 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

 

وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی نگوخدا با من قهر است!

 

او به تمام کائنات فرمان سکوت داده تا حرف تو رابشنود!

چهار شنبه 8 خرداد 1392 11:10 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

راه میروم روی برف هایی که از دیشب باریده است...

اشک هایم صورتم را داغ میکند...

خوبی برف این است که هر کس چهره ی سرخ مرا میبیند...

میگوید:

هوا بیرون خیلی سرد بود؟!

نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
ساعت 21:59 توسط مانی| 9 نظر |
 

امکان هجرت تو

تراوش می کند،از خطوط مبهم نگاهت

من پیشتر،دیده بودم

جرقه محال ماندنت را

چهار شنبه 8 خرداد 1392 11:7 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

شنبه 24 فروردين 1392 20:27 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

خدا جون میشه یه لطفی میکنی؟

 

 وقتی حوصله نداری نقاشی نکش

 

ایـنـــجـا

فــــــــَـقــــط

واژه مے فـــُـــروشــــیـمـ
و

ســــُـکــوتــــــ مے خـــَـریــمــ

چـــــِ تـــِـجــارتـــــِ درد نـــاکے ســـتـــ   تنهاییـــ...!!!

 

 

 

 یا ..... یا ...... نه ، اصلا وقتی نقاشیات خوب از آب در نمیاد

 نذارشون تو نمایشگاه نقاشیای زشتت درد میکشن

 خط خطی میشن

 مچاله میشن

 میسوزن

 حوصله که نداری نقاشی نکش.......

 

شنبه 24 فروردين 1392 20:25 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

بچه که باشی از “نقاشی”هایت هم می‌ توانند

به روحیات و مشکلات و درونیاتت پی ببرند ،

بزرگ که می‌ شوی از حرفهایت هم نمی‌ فهمند

توی دلت چه خبر است !!!...

 

 

 

او راحـت از مــَن گـذشـت..

اگــر خـُـدا هـَم از او راحــت بـُـگـذرد 
قیــامت را مــَن بـــِـــپا میــکــــُــــنــــَـــم ...

 

 

 

دل آدما،

شیشه نیست که روی آن ” هــــــا ” کنیم

بعد با انگـــشت قــــلب بکشیم و

وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم و کیـــــف کنیم !!!

رو شیشه نـــازک دل آدمـــا اگـــه قلبـــــــــی کشیدی

باید مــــــــردونه پـــــــاش وایســــتی …

 

 

لاک غلط گیر را برمیدارم

و تو را از تمام خاطراتم پاک میکنم!

تو غلط اضافی زندگی ام بودی شک نکن...

 

آزارم میدهی ؛

به عمد ...یا غیرعمد خدا میداند...

اما من آنقدر خسته ام ,

آنقدر شکسته ام که هیچ نمی گویم ...

حتی دیگر رنجیدن هم از یادم رفته است ...

اشک میریزم...

سکوت میکنم و تو ...

همچنان ادامه میدهی...

شنبه 24 فروردين 1392 20:24 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

دانستنی جالب :

طبق آماری که دولت برزیل اخیرا منتشر کرده ،

 در دوره های گذشته جام جهانی ،

هر روز که تیم ملی این کشور با حریفی بازی داشته ،

 حدود  75 درصد کارمندان و کارگران برزیل دست از کار می کشیدند تا فوتبال ببینند !!!

 

 

 - یه روز یه نفر دو تا دزد میگیره زنگ می زنه ۲۲۰ !!!

************************************

 - یه روز یه آقاهه میره بقالی

می پرسه : آقا نوشابه خانواده دارین ؟

فروشنده میگه : بله .

آقاهه می گه : به مجرد ها هم می دین ؟

 

دوستت داشتم ... یادت هست ؟

گفتم دوستت دارم ... وتو گفتی : کوچیکی برای دوست داشتن

رفتم تا بزرگ شوم ...

اما آنقدر بزرگ شدم که یادم رفت دوست داشتم .

هر چه بیشتر می‌اندیشم ، بیشتر به این نتیجه می‌رسم

 که هیچ چیز هنرمندانه ‌تر از عشق‌ورزی به یکدیگر نیست .

(( ونسان ون‌گوگ ))

 

 

 - مورد اعتماد همه باش ولی به کسی اعتماد نکن .

- مرغی که در هوا می پرد از امواج ترسی ندارد .

(( مثل انگلیسی ))

 

اين ديوانگيست ... كه از همه گلهای رز تنها بخاطر اينكه ،

 خار يكی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشيم ...

 اين ديوانگيست ... كه همه روياهای خود را تنها بخاطر

 اينكه يكی از آنها به حقيقت نپيوسته است رها كنی !

 

توجه توجه :

.

.

.

.

.

.

.

از توجه شما متشکریم .

 

شنبه 10 فروردين 1392 14:14 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

سلام....می خوام داستان زندگی..........رو براتون رو کنم(البطه از زبون خودش)

 

من بچه اول خانواده ام برای همین اولی که به دنیا اومدم تنها بودم...اما عادت کردم.کمی گذشت تا برای اولین بار کامپیوتر دیدم اما نتونستم جلو کنجکاوی خودمو بگیرمزدم اون کامپیوترو خراب کرم برای همین بابام دعوام کرداز اون روز دیگه مجبور بودم وقتمو با کشتن مگسا بگذرونمفکر کردم چی کار کنم تا وقتمو پر کنماما بالاخره به فکرم افتاد تمرین کنم ویالون بزنم...رفتم و ویالون بابامو برداشتم و شروع کردم به زدناما چون بلد نبودم صداشو بابام شنید...عصبی شد و منو از خونه پرت کرد بیرون منم هی میرفتم توبابامم در خونرو شیشه ای کرد تا هم من نتونم برم تو و هم منو ببینه چی کار میکنممنم عصبی شدم اما مجبور شدم تسلیم بشممنم با خیال راحت رفتم سر تلوزیونفردای اون روز با بابام رفتیم شنا اما مثل اینکه شانس نداشتم تو راه با یه پسره دعوام شداما کتک خوردم.از خدا خواستم بهم شانس بدهاما وقتی رفتم تو آب یه کوسه دنبالم کرداما بالاخره از دستش خلاص شدم....زمان ها گذشت تا ۱۵ سالم شد بعد شبکه سه مجموعه ی تلوزیونی جومونگ رو نشون داد منم خیلی خوشم اومد اما جوگیر شدم و اومدم ادای جومونگ و در بیارم که خودمو به کشتن دادم {به این پسر بدبخت نظر دهید}


شنبه 10 فروردين 1392 14:13 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

از خدا پول خواستم، بانك داد، درخت خواستم، جنگل داد، اتاق خواستم، خونه داد، حالا ميترسم ازش تو رو بخوام يه گله گوسفند بده

 

ميدوني چرا تو بهار قزوين خلوت ميشه؟ چون تو رشت فصل برنج كاري

 

براي لذت بردن از زندگي ، كافيه كمي احمق باشي . شكسپير

 

يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرمگاه زري همسر دکتر ر حيمي مختصص زنان و زايمان، مطب: خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 ساعات پذيرايي: 16 الي 21

 

اگه خواستي يکي هميشه دوستت داشته باشه . . . اگه ميخواي تنهات نذاره . . بهت وفادار بمونه . . . ازدواج نکن ............ سگ بخر

 

به غضنفر ميگن : سبز ليمويي رو توصيف كن. ميگه : شما آبي آسماني رو در نظر بگير، حالا جيش كن توش

 

سه راه براي پولدار شدن: بابات برات پول دربياره. باباي مردم رو براي پول در بياري. بابات در بياد تا پول در بياري

 

سبزترين سبزه ها تقديم تو باد......./ سازمان پخش علوفه دامي

 

فصل چيدن پشم گوسفندان است . زود بخواب فردا اول صف باشي.

 

شهرزاد كشيده پايين احمد رفته روش !!

.

.

.

آخرين اخبار از بازار چاي

 

عزيزم ديروز از صبح تا شب به U فكر مي‌كردم، تمام فكر و ذكرم شده بود U، امروز و فردا ميخوام به بقيه حروف انگليسي مثل W و X و Y و Z فكر كنم

 

به نیوتن گفتندبرای چی از افتادن سیب تعجب كردی نیوتن برای اینكه من زیر درخت گلابی نشسته بودم

از خدا پول خواستم، بانك داد، درخت خواستم، جنگل داد، اتاق خواستم، خونه داد، حالا ميترسم ازش تو رو بخوام يه گله گوسفند بده

 

ميدوني چرا تو بهار قزوين خلوت ميشه؟ چون تو رشت فصل برنج كاري

 

براي لذت بردن از زندگي ، كافيه كمي احمق باشي . شكسپير

 

يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرمگاه زري همسر دکتر ر حيمي مختصص زنان و زايمان، مطب: خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 ساعات پذيرايي: 16 الي 21

 

اگه خواستي يکي هميشه دوستت داشته باشه . . . اگه ميخواي تنهات نذاره . . بهت وفادار بمونه . . . ازدواج نکن ............ سگ بخر

 

به غضنفر ميگن : سبز ليمويي رو توصيف كن. ميگه : شما آبي آسماني رو در نظر بگير، حالا جيش كن توش

 

سه راه براي پولدار شدن: بابات برات پول دربياره. باباي مردم رو براي پول در بياري. بابات در بياد تا پول در بياري

 

سبزترين سبزه ها تقديم تو باد......./ سازمان پخش علوفه دامي

 

فصل چيدن پشم گوسفندان است . زود بخواب فردا اول صف باشي.

 

شهرزاد كشيده پايين احمد رفته روش !!

.

.

.

آخرين اخبار از بازار چاي

 

عزيزم ديروز از صبح تا شب به U فكر مي‌كردم، تمام فكر و ذكرم شده بود U، امروز و فردا ميخوام به بقيه حروف انگليسي مثل W و X و Y و Z فكر كنم

 

به نیوتن گفتندبرای چی از افتادن سیب تعجب كردی نیوتن برای اینكه من زیر درخت گلابی نشسته بودم

 

يه دفعه یه آبادانيه تو بيابون گم ميشه ، و داشته از تشنگی ميمرده .... خلاصه هی ميگفته آب آب آآآآآ آب .... يه دفعه ميرسه به يه چشمه دستاشو ميزنه تو آب ميکشه به موهاش ميگه آخيــــــــــش ، وُلک راحت شدم تيپ موهام خراب شده بود داشتم ميمردما

 

 

يه دفعه یه آبادانيه تو بيابون گم ميشه ، و داشته از تشنگی ميمرده .... خلاصه هی ميگفته آب آب آآآآآ آب .... يه دفعه ميرسه به يه چشمه دستاشو ميزنه تو آب ميکشه به موهاش ميگه آخيــــــــــش ، وُلک راحت شدم تيپ موهام خراب شده بود داشتم ميمردما


شنبه 10 فروردين 1392 14:11 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

اس ام اس عاشقانه جدید

 

يک رنگي و بوي تازه از عشق بگير...پر سوزترين گدازه از عشق بگير در هر نفسي که مي تپي اي دل من...يادت نرود اجازه از عشق بگير

***

زندگي مثل پيانو است ، دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها . اما زماني ميتوان آهنگ زيبايي نواخت كه دكمه هاي سفيد و سياه را با هم فشار دهي

***

داستان غم انگيز زندگي اين نيست که انسانها فنا مي شوند ، اين است که آنان از دوست داشتن باز مي مانند

اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به يکديگر نامحدود می شود.

***

هميشه هر چيزی را که دوست داری به دست نمی آوريم پس بياييد آنچه را که به دست می آوريم دوست بداريم.

***

بهاي عشق چيست بجز عشق ؟ (ماري لولا)

***

نمي خوام بگم قدر 1 دنيا دوست دارم چون دنيا 1روز تموم مي شه
نمي خوام بگم سياهي چشات مثل شب پر ستاره است چون شب هم بالاخره تموم مي شه
نمي خوام بگم دوست دارم چون دوست ندارم بلكه عاشقتم

***

ديدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودند
زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگاه گفته بودند
از من و هرچه در من نهان بود مي رميدي مي رهيدي
يادم آمد كه روزي در اين راه ناشكيبا مرا در پي خويش ميكشيدي

***

آرزوم بی تو محاله لحظه هام بی تو سواله
بی تو مقصد خیلی دوره راه عشقم بی عبوره
من نمی خوام تو خیالم بگمت عاشقت هستم
دوست دارم که راستی راستی حس کنم تو رو تو دستم

***

غربت ديرينه ام را با تو قسمت مي كنم
تا ابد با درد و رنج خويش خلوت مي كنم
رفتي و با رفتنت كاخ دلم ويرانه شد
من در اين ويرانه ها احساس غربت ميکنم

***

هرز نكن ثانيه هاي قفس را ،
شتاب كن !
ناب ترين لحظه من كه بسي خوشايندتر از پرواز است،
روياي پرواز با تو است ... !
بيا در رويا غرق شويم

***

با دیدگانی گریان شانه هایی خسته و دستانی لرزان
آمدنت را به انتظار نشسته ام
باشد تا به یاری شانه های مهربانت
خیل خستگیهایم را زمین بگذارم

***

ای کاش می شد مثل یه برگ زرد توی پاییز زندگی رو رها کرد و خود رو به دست باد سپرد... ای کاش می شد.


 

 

 


شنبه 10 فروردين 1392 14:9 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

 نمي بخشمت....

 

بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي.....

 

بخاطر تمام غصه هايي كه بر صورتم نشاندي....

 

نمي بخشمت .....

 

بخاطر دلي كه برايم شكستي.....

 

بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي.....

 

نمي بخشمت .....

 

بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي....

 

بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي.....

 

ومي بخشمت بخاطر عشقي كه كه بر قلبم حك كردي

 

محبت از درخت آموز كه حتي سايه از هيزم شكن هم برنميدارد

پنج شنبه 24 اسفند 1391 14:21 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

 خدایا

اجازه هست ناصبوری کنم؟

به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام...

 از فريادهايي كه در گلويم خفه ماند و میماند...

از اشك هايي كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید

و از حرف هايي كه زنده به گور گشت در گورستان دلم

آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،

 در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .

آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما

ای تنهــاامیدم

پنج شنبه 24 اسفند 1391 14:20 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:

در عصر های انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!

خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!

کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،کنار بید مجنون خزان زده و

کنار مرداب ارزوهای رنگی ام !در کلبه را باز کن و به سراغ

بغض خیس پنجره برو!حریر غمش را کنار بزن!مرا می یابی.....

 

   

پنج شنبه 24 اسفند 1391 14:18 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

گاهی حس می كنم نیاز است بگویم چه قدر

 "دوستت دارم.."

نه این كه تو نیاز داشته باشی،كه من ناچارم از گفتن..

من باید بگویم كه جز تو نقشی در دیده ام نیست..

كه جز تو هیچ صدایی برایم ماندنی نیست..

كه جز چشمان ندیده ات هر چشمی ،هر چه قدر هم

عاشقانه نگاهم كند ،مرا نمی رهاند از خیالت..

گاهی حس می كنم ،تمام بودنم ،تنها تو را می طلبد..

چراغ آرزوهایم روشن از نور توست..

چه حكایتی ست حكایت عاشقی..

روایتش دلی می خواهد فراخ و دریایی..

گاهی كم می آورم نبودنت را در دنیای كوچكم..

گاهی "دوستت دارم " می شود هر آن چه یادم می ماند

در لابه لای لحظات بیقراری و روز مره گی..

 


"دوستت دارم "

پنج شنبه 24 اسفند 1391 14:7 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________

تو چنان زيبا شده‌اي میان شعرهایم ،

که گمان نکنم خودت هم بداني


اين که داري مي‌خوانيش ،

خود تويي ...

 

دو شنبه 7 اسفند 1391 15:28 |- Neda☁.¸¸.•☂ ☁ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________
Aytem.ir

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد